موچول خان

ساخت وبلاگ

اگر غصه واقعا امکان خفه کردن داشت خیلی ها از غصه میمردن! اما نه غم و اندوه کسی را میکشد و نه خدایی این غم را نظاره میکند! ما به طرز وحشتناکی تنهاییم...

موچول خان...
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 54 تاريخ : چهارشنبه 20 بهمن 1400 ساعت: 18:37

گمونم آدمها با خودکشی از سر رفتن حوصلشون انتقام میگیرن یا از آدمهایی که باعث شدن حوصلشون سر بره یا از آدمهایی که حتی نفهمیدن اینها چقدرر حوصلشون در زندگی سر رفته...خلاصه قطعا بین خودکشی و حوصله سررفتن همبستگی علی هست!

موچول خان...
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 20 بهمن 1400 ساعت: 18:37

Bakışları bana aşkın tatlılığını hatırlattı موچول خان...
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 20 بهمن 1400 ساعت: 18:37

What if i never ever could trust something named love again?! seems pretty logical موچول خان...
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 6 آذر 1399 ساعت: 2:06

بعضی مسایل پذیرشش سخته اما اتفاق افتاده.. اینها اون چیزهاییه که ما رو در وضعیت غیر قابل وصف و عجیبی میذاره تو زندگی.. باورهامون رو بهم ریخته و حالا دوباره باید خودمون رو بدون اون باورهای قبل موچول خان...ادامه مطلب
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 57 تاريخ : پنجشنبه 6 آذر 1399 ساعت: 2:06

قاعدتا باید چشم هام رو می بستم تا زودتر به خواب برم و خواب با خودش این بغض و غصه رو ببره اما بیدارم... دلم میخواد یکم از بار غمم رو تو بیداری بذارم و همش رو با خودم نبرم به دنیای خواب، یکم سبک تر برم، شاید ذهنم بدون ایم کوله بار سنگین توان پرواز به وادی شادی پیدا کنه... روشنایی های شهر از دوردست معلومه! آخ.. روشنایی های شهر .. امیدهای واهی...

موچول خان...
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 6 آذر 1399 ساعت: 2:06

دلبستگی مانند ریشه های درهم تنیده گیاه است. برای از هم باز کردن ریشه ها، لازم است بخش هایی را برید و کوتاه کرد، گیاه را زنده زنده زخمی کرد، دردناک است....

موچول خان...
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 71 تاريخ : جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:38

برای اولین بار در زندگی نوروز تنها هستم و برای اولین بار وافعا وسوسه شدم که بخوابم... سالی که گذشت سال رنج بود، یه جوری زندگی به آرروهای اول سال ما بی محلی میکنه که امسال واقعا هیچ آرزویی نمیکنم ببینم حودش میخواد چه غلطی بکنه....دیگه همه غلط ها رو که سال گذشته کرده واقعا برای سال جدید خیلی باید ابتکار بزنه تا بتونه با یه چیز جدید ناراحتی ایجاد بکنه....

موچول خان...
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 85 تاريخ : جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:38

حس میکنم مثل یه مجروح با جراحات وخیم فقط مواظبم به جایی نخورم یا چیزی به من برخورد نکنه تا زخم هام خونریزی کنه یا چرک کنه...مراقب خودمم تا زمان بگذره...

موچول خان...
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 69 تاريخ : جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:38

دوست داشتم دلیل واقعی نرفتنم رو بگم، بگم :

"نمیام چون محبورم برم یه مهمونی خانوادگی و ادای آدم های خوشحال و خوشبخت رو دربیارم و..."

اما نگفتم!برای دیگران چه فرقی میکنه تو میری مهمونی واقعا خوش بگذرونی یا ادا دربیاری! شاید این اطلاعات به حس کنجکاویشون کمک بکنه یا به حس پیروزیشون یا به بقیه حس هاشون... اما بعید میدونم دستاوردش برای کسی که توی بطن مساله داره دست و پا میزنه چیزی جز آشفتگی بیشتر باشه، پس فقط گفتم: "مرسی، به شما خوش بگذره!"

موچول خان...
ما را در سایت موچول خان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : muchulkhano بازدید : 72 تاريخ : جمعه 23 اسفند 1398 ساعت: 20:08